● کوتاهترین راه عشق ورزیدن، نگاهی است خالص و بیریا توأم با عشق.
● کوتاهترین راه رسیدن به ثروت آن است که قابلیتهایت را بشناسی و بر آنها تکیه کنی.
● کوتاهترین راه برای جلوگیری از شکست احتمالی، مشورت با کسانی است که قبلاً آن راه را رفتهاند.
● کوتاهترین راه برای داشتن روانی سالم، در نظر گرفتن زمانی برای خنده و شادی در هر روز است.
● کوتاهترین راه برای داشتن اینکه نخواهی چیزی را به خاطر بسپاری، نگفتن دروغ است.
● کوتاهترین راه برای تسکین پشت کنکوریها دیدن افراد موفق و خوشبختی است که حتی از جلوی دانشگاه هم رد نشدهاند.
● کوتاهترین راه برای رسیدن به آرزوها، واقعبین بودن است.
● کوتاهترین راه برای غیبت نکردن آن است که عیوب خود را مثل عیب دیگران ببینی.
● کوتاهترین راه برای داشتن جسمی سالم، اعتدال در خوردن است، نه زیاد و نه کم.
● کوتاهترین راه برای یافتن یک دوست، توجه به علایق طرف مقابل است.
● کوتاهترین راه مبارزه با ترس، روبهرو شدن با آن ترس است.
● کوتاهترین راه برای رهائی از افسردگی، فکر کردن به چیزهای خوب است.
● کوتاهترین راه برای رسیدن به ثبات، آن است که بر آنچه ایمان داری پافشاری کنی. حتی اگر یک لشکر مخالف داشته باشی.
● کوتاهترین راه برای رسیدن به تکامل، انتقادپذیری است.
● کوتاهترین راه برای دروغ نگفتن، شجاع بودن است.
● کوتاهترین راه برای آیندهنگری، قناعت است.
● کوتاهترین راه برای حسرت نخوردن، آن است که همیشه در حال زندگی کنی.
● کوتاهترین راه برای حل یک مسئله، فهمیدن درست صورت مسئله است.
● کوتاهترین راه برای رسیدن به آرامش، آن است که کمتر به چیزهائی که نداری فکر کنی.
● کوتاهترین راه برای اثبات دوستیات به یک دوست، آن است که شنونده خوبی باشی.
● کوتاهترین راه برای فاش نساختن راز دیگران آن است که هرگز به رازشان گوش ندهی.
●کوتاهترین راه برای تحقیر نکردن دیگران این است که فقط چند لحظه خودت را جای آنها قرار دهی.
● کوتاهترین راه برای رسیدن به قدرت واقعی، تقویت هرچه بیشتر منطق است.
● کوتاهترین راه برای مقابله دشمنان آن است که هرگز خونسردیات را از دست ندهی.
● کوتاهترین راه غلبه بر مشکلات، کوچک و ناچیز شمردن آنها است.
● کوتاهترین راه برای داشتن یک ارتباط سالم، داشتن فکر و اندیشه سالم و قلب پاک است
مترو ایستاد. سوار شد. عجله ای برای نشستن نداشت چون صندلی خالی زیاد بود. سر فرصت یه چند قدمی توی واگن قدم زد و یه جا انتخاب کرد و نشست. روبروش یه زن میانسال و یه دختر جوان نشسته بودن که... وااای باور کردنی نبود! یعنی خودش بود؟
خاطرات صاعقه وار به مغز پسر برخورد میکرد. طوفانی توی ذهنش بپا شد. خود خودش بود. همونی که ادعا میکرد "من بدون تو میمیرم" الان روبرویش نشسته بود و اینطوری نگاهش میکرد؟ توی دلش تبسمی بقصد انکار زد و فکر کرد "می بینم که هنوز زنده ای، پس دروغ میگفتی، همه شما دخترها همین هستید..." 2 سال گذشته بود یا نه شاید هم بیشتر. یادش نمی اومد، اصلاً برایش مهم نبود. آرایش و لباسش نسبت به اون زمانها یه پرده ساده تر شده بود و البته به انضمام چهره اش که حقیقتاً میخورد بیشتر از اینها شکسته شده باشه.
چند بار سعی کرد نگاهش رو بدزده، چند بار سعی کرد دزدکی و زیر چشمی نگاهش کنه، اما گریزی نبود انگار. دختر فقط زل زده بود بهش، سرد سرد، اینقدر سرد که صد افسوس از چشمانش پرتاب میشد. کاش دهن باز میکرد و یه بد و بیراهی میگفت اما اینقدر مرده و سنگین نگاهش نمیکرد.
ظاهراً مقصد رسیدنی نبود. تصمیم گرفت یه ایستگاه زودتر پیاده بشه و فوقش چند دقیقه پیاده روی کنه ولی در عوض زودتر از زیر بار این نگاه سرد فرار کنه. همین که خواست از جاش بلند بشه تصمیم گرفت برای آخرین بار و بی بهانه مثل خود دختر مستقیم بهش زل بزنه... زن میانسال همراهش لبخند تلخی زد و گفت: زیاد خودت رو خسته نکن 4 ساله نابینا شده. از بس گریه کرد! پیاده شد. مترو رفت.
روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر و بالاخره به اینترنت مجهز است.
تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند.
نامه را مینویسد اما در تایپ آدرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد.
در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی، زنی که تازه از مراسم خاکسپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا آشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند.
اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد.
پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را نقش بر زمین می بیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد که در ایمیل نوشته بود :
گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم
میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی.
راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا میاد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته. من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم.
همه چیز برای ورود تو رو به راهه. فردا می بینمت.
امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه ...
وای چه قدر اینجا گرمه !!!
شنیدیم که مهدی کروبی شامگاه پنجشنبه با شعار «مرگ بر منافق» مردم از مزار شهدای 72 تن و مرقد امام راحل رانده شد. در بدو ورود کروبی به مزار شهدای 72 تن، جمعیتی از جوانان که اغلب آنان نیز از شهرستانها برای حضور در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی به تهران آمدهاند، با شعار «مرگ بر منافق» وی را مجبور به ترک این مکان کردند.
بیست و یکمین مراسم سالگرد ارتحال بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی، امام خمینی (ره) روز جمعه با حضور میلیونها نفر از مردم سراسر کشور که خود را به حرم مطهر رسانده بودند، برگزار شد.
- در این مراسم، کودکان و خردسالان نیز حضور داشتند و بر پیشانی بندشان «جانم فدای رهبر» نقش بسته بود.
- زمانی که احمدینژاد به این سخن حضرت امام(ره) که امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، اشاره کرد، شعار «مرگ بر امریکا» مردم طنینانداز شد و هنگامی که رئیس جمهور گفت که هرگونه اقدام جنایتکارانه جدید به معنی مرگ قطعی رژیم صهیونیستی خواهد بود، شعار «مرگ بر اسرائیل» به طور متناوب از جای جای صحن شنیده میشد.
- «احمدی بتشکن بت بزرگ را بشکن»، «وصیت حاجاحمد پیروی از ولایت»، «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند» و «ای رهبر آزاده آمادهایم آماده» از جمله شعارهایی بود که مردم هنگام سخنرانی احمدینژاد بویژه درباره مسائل داخلی سر دادند.
هنگامی که رئیس جمهور در حال سخنرانی بود، به یکباره محمد علی انصاری، دبیر ستاد بزرگداشت ارتحال وارد جایگاه شد و با کمی فاصله برای مدت کوتاهی کنار رئیسجمهور ایستاد.
ایستادن انصاری کنار احمدی نژاد کاملاً این تلقی را داشت که میخواهد با حضور خود به احمدینژاد بگوید که باید به سخنان خود پایان دهد! در همین حال چند دقیقه بعد انصاری مجدداً وارد جایگاه شد و این بار نزدیکتر به رئیسجمهور ایستاد تا جایی که احمدی نژاد خطاب به او گفت: ایستادن شما اینجا کار زشتی است، بفرمایید. - پس از سخنرانی رئیس جمهور، حجتالاسلام سیدحسن خمینی نوه امام راحل سخنرانی خود را آغاز کرد، اما با سر دادن مکرر شعار از سوی حاضران، این سخنرانی نیمه تمام ماند. «وصیت حاجاحمد پیروی از ولایت»، «مرگ بر موسوی»، «نواده روح الله سید حسن نصرالله»، «ای یادگار امام، رهبر ما خامنهای والسلام» و... از جمله شعارهای مردم در این هنگام بود.
- حدود ساعت 12:20 دقیقه رهبر معظم انقلاب به محل سخنرانی وارد شدند و منتظران با شوقی وصفناپذیر به ابراز احساسات پرداختند.
- آیتالله خامنهای پس از پاسخ به ابراز احساسات خیل خروشان ملت، سیدحسن خمینی را مورد تفقد قرار دادند.
عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد، در ادامه سفرهای اخیرش به واحدهای مختلف این دانشگاه، صبح دیروز برای افتتاح دو ساختمان در دانشگاه آزاد واحد شاهرود به این شهرستان رفت. همزمان با انتشار خبر حضور جاسبی رئیس دانشگاه آزاد در شاهرود، تعدادی از دانشجویان دانشگاههای این شهرستان در مقابل دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد شاهرود، محل اولیه حضور جاسبی، دست به برگزاری تجمع اعتراضی زدند. دانشجویان که تعداد آنان دهها نفر گزارش شده است، با سر دادن شعارهایی نظیر«دانشگاه اسلامی، آزاد باید گردد»، نسبت به حضور رئیس دانشگاه آزاد در شاهرود اعتراض کردند. دانشجویان پس از این که رئیس دانشگاه آزاد شاهرود را ترک کرد، تجمع خود را در مقابل دادگستری این شهر ادامه دادند و از آقای جاسبی شکایت کردند.
تلاش کروبی برای دیدار با مراجع تقلید قم بدون نتیجه ماند. شنیدهها حاکی از آن است که کروبی، اخیراً دو نماینده با هماهنگی مجمع محققین و مدرسین به قم اعزام کرده که از مراجع تقلید، وقت ملاقات بگیرند اما این تلاشها موفقیتآمیز نبوده، مراجع عظام مطرح قم حاضر به پذیرش کروبی نشده اند و حتی برخی مراجع با اطلاع اینکه این افراد نماینده کروبی میباشند، حاضر به دیدار نمایندگان وی هم نشدند.