خدیجه جاهد معروف به «شهلا» که به اتهام قتل فاطمه سحرخیزان (همسر فوتبالیست قدیمی) به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده، 98 ماه پس از قتل، سحرگاه امروز پای چوبه دار رفت. فاطمه معروف به لاله (همسر موقت ناصر محمدخانی) 17 مهر سال 81 در خانهای واقع در میدان کتابی تهران با 37 ضربه کارد از پا درآمد. سرانجام شهلا به اتهام قتل لاله دستگیر و به قصاص محکوم شد. روز سهشنبه (دیروز) نیز اولیای دم با حضور در دادسرای جنایی، درخواست کتبی برای اجرای حکم قصاص شهلا را ارائه دادند.
خدیجه جاهد معروف به «شهلا» که به اتهام قتل فاطمه سحرخیزان
- همسر فوتبالیست قدیمی- به قصاص نفس (اعدام)
محکوم شده 98 ماه پس از قتل ، سحرگاه امروز پای چوبه دار رفت
به گزارش خبرنگار ما و براساس محتویات پرونده، فاطمه معروف به لاله- همسر ناصر محمدخانی- 17 مهرماه سال 81 در خانهاش واقع در میدان کتابی تهران در حالی با 37 ضربه کارد از پا درآمد که همسرش همراه یک تیم فوتبال باشگاهی در آلمان به سر میبرد. سرانجام پس از چند روز تحقیق و مظنونگیری، شهلا- همسر موقت ناصر- به عنوان مظنون اصلی جنایت دستگیر شد اما وی بهرغم بازجوییهای فراوان، همچنان منکر قتل بود تا این که حدود یک سال بعد قاضی وقت پرونده از اعتراف شهلا به قتل لاله خبر داد. حال آن که برخی کارشناسان جنایی اعتقاد داشتند این قتل نمیتوانسته کار یک زن تنها بوده باشد! اما بعد از اعتراف شهلا و بازسازی صحنه جنایت، متهم در شعبه 1154 دادگاه جنایی تهران پای میز محاکمه رفت اما او در جلسه دادگاه با انکار اعترافهای قبلیاش، قتل لاله را انکار کرد. با این وجود قاضی وقت دادگاه جنایی با استناد به دلایل و مستندات پرونده، متهم را مجرم شناخت و او را به قصاص نفس- اعدام- محکوم کرد. این حکم در شعبه 26 دیوان عالی کشور تأیید شد اما پس از آن شهلا و وکیل مدافعش در نامهای به رئیس قوه قضائیه وقت، ایرادات و ابهاماتی در پرونده مطرح کرده و خواستار رسیدگی مجدد به قتل شدند که با دستور رئیس قوه قضائیه وقت، پرونده بار دیگر برای رسیدگی به شعبه 1147 دادگاه کیفری مجتمع قضایی بعثت ارجاع شد. در جلسات دادگاه بار دیگر شهلا با انکار قتل لاله، خود را بیگناه دانست اما قاضی پرونده به استناد دلایل و مستندات پرونده، او را مجرم شناخت و به قصاص محکوم کرد.این حکم از سوی قضات دیوان عالی کشور تأیید شد و پرونده برای استیذان به دفتر قوه قضائیه ارسال شد. در این میان شهلا با نوشتن نامههای متعدد، از رئیس قوه قضائیه خواست پس از تحمل 8 سال زندان، وی را از بلاتکلیفی نجات دهد.
دعوت از اولیای دم
عصر دوشنبه هشتم آذر، مسئولان اجرای احکام دادسرای جنایی تلفنی با مادر لاله- مقتول- و ناصر محمدخانی تماس گرفته و از آنها خواستند روز سهشنبه- دیروز- با حضور در دادسرای جنایی، درخواست کتبی برای اجرای حکم قصاص شهلا را ارائه دهند. ساعت 8 صبح سهشنبه نیز مادر و برادر مقتول درخواست کتبی خود را به عصمتالله جابری قاضی اجرای احکام، تسلیم کردند.
ساعتی بعد هم ناصر محمدخانی به عنوان ولی دم یکی از فرزندانش به دادسرا رفت و تقاضای اعدام شهلا را به قاضی اجرای احکام داد. بدین ترتیب از اولیای دم خواسته شد تا 5 بامداد امروز- چهارشنبه- در محوطه زندان اوین حضور داشته باشند.
درخواست اولیای دم
آیا امکان اجرا نشدن حکم قصاص و بخشش شهلا وجود دارد؟
نه؛ به هیچ عنوان. مطمئن باشید برای اجرای حکم قصاص سالهاست که لحظهشماری میکنیم. چرا که قاتل خواهرم باید مجازات شود و اجازه نخواهیم داد خونش پایمال شود. خانواده ما 8 سال انتظار کشیدند تا چنین روزی فرا رسد و با قصاص شهلا، روح خواهرم به آرامش برسد اما افسوس که پدرم زنده نیست تا قصاص قاتل دخترش را ببیند. ما هیچ گاه رضایت نخواهیم داد. مگر این که خدا بخواهد و اتفاقی رخ دهد که ما از آن بیاطلاع هستیم!
همان طور که میدانید، شهلا در جلسات دادگاه و نامههایی که به دستگاه قضایی نوشته، خود را بیگناه دانسته و گفته که قاتل لاله نیست. در اینباره چه نظری دارید؟
شهلا در چند مرحله به قتل خواهرم اعتراف کرده است. اگر او قاتل نیست پس چرا آثار دندانهایش و گازگرفتگی او روی دستان خواهرم باقی مانده بود. در بازسازی صحنه قتل نیز هیچ مأموری نمیدانست که روی تشک تختخواب لکه خون است و او تشک خونین را به مأموران پلیس نشان داد. حتی شهلا در بازسازی صحنه قتل اعتراف کرده که چگونه با چوب دستی به خواهرم حمله کرده و چند ضربه به او زده است.
آخرین حرفهای شهلا قبل از اعدام
ساعت 11 صبح دیروز شهلا با گروه حوادث «ایران» تماس گرفت و بدون مقدمه به خبرنگار ما گفت: امروز شنیدهام که حکم قصاص سحرگاه فردا – چهارشنبه – اجرا خواهد شد. آیا این خبر را شما هم شنیدهاید؟
سکوت خبرنگار.
آقای خبرنگار لطفاً سکوت نکنید . بارها به شما گفتهام که ناراحت نمیشوم. چرا که امروز مادر، خواهر و دو برادرم به ملاقاتم آمده بودند ولی چیزی به من نگفتند اما مطمئنم آنها هم از اجرای حکم قصاص خبر دارند.
اگر این خبر درست باشد چکار خواهی کرد؟
شهلا با خونسردی پاسخ داد: هرچه خدا بخواهد همان میشود. البته از همه حلالیت میطلبم و خیلی چیزها را هم به خدا و آن دنیا میسپارم!
آیا نگران قصاص نیستی؟
پس از مکثی کوتاه با صدای لرزان پاسخ داد نه! اما اگر راستش را بخواهید امیدم فقط به لحظه اجرای حکم است. شاید وقتی پای چوبه دار میروم اولیای دم مرا ببخشند.
هنگام اجرای حکم آیا حرفی برای گفتن خواهی داشت؟
حرف خاصی ندارم ولی به آنها خواهم گفت که من قاتل لاله نیستم و او را نکشتهام. من و لاله هر دو قربانی یک عشق نافرجام شدیم چرا که عاشق ناصر بودیم.
آیا با ناصر در تماس هستی؟
خیلی وقت است که با او تماس نگرفتهام. اما امروز شنیدم به دادسرای جنایی رفته و درخواست اجرای حکم قصاص را به قاضی پرونده داده است.
هنگام اجرای حکم آیا از اولیای دم درخواست عفو و بخشش خواهی کرد؟
نه، چون قاتل نیستم. من چیزی برای گفتن ندارم. البته آنان عزیزشان را از دست دادهاند و باید قاتل دخترشان قصاص شود. ولی باز هم میگویم من قاتل نیستم.
اگر به سلول انفرادی منتقل شدی چه خواهی کرد؟
8 سال با خدای خودم راز و نیاز کردم. باز هم این کار را خواهم کرد ضمن اینکه نامهای به خانوادهام خواهم نوشت و به مادرم آخرین درددلهایم را خواهم گفت. البته من همه اعضای خانوادهام را دوست دارم. هر چند میدانم شب اعدام خیلی ناراحتکننده و دردناک است و... سکوت... گریه... و ناگهان صدای بوق ممتد. قطع تلفن!
گفتوگو با سرپرست اجرای احکام دادسرای جنایی
قاضی عصمتالله جابری، سرپرست شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران نیز درباره پرونده شهلا جاهد به خبرنگار ما گفت: وقتی صبح دیروز مادر و برادر لاله سحرخیزان و ناصر محمدخانی درخواست کتبیشان را ارائه کردند، دقایقی به گفتوگو با آنها پرداختیم تا شاید راه نجاتی بیابیم. اما متأسفانه آنها همچنان بر اجرای حکم اصرار داشته و حاضر به رضایت و چشمپوشی از مجازات شهلا نبودند.قاضی جابری در ادامه گفت: آخرین تلاشها برای جلب رضایت اولیای دم از سوی مسئولان واحد صلح و سازش ادامه خواهد داشت.
وی در اینباره که شهلا مدعی شده حرفهای ناگفتهای دارد که قبل از اجرای حکم بیان خواهد کرد، گفت: نمیدانم چه میخواهد بگوید. اما فکر نمیکنم حرفهایش تأثیری در سرنوشت وی داشته باشد چرا که حکم تأیید شده و قابل اجراست.
.